قبیله عشق

ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا مؤسس آن به امر خداوند تعالی بوده و علی (ع)این بنده‌‌ رها شده از تمام قیود، مامور‌‌ رها کردن بشر از تمام اغلال و بندگی هاست. اما م خمینی (ع)

قبیله عشق

ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا مؤسس آن به امر خداوند تعالی بوده و علی (ع)این بنده‌‌ رها شده از تمام قیود، مامور‌‌ رها کردن بشر از تمام اغلال و بندگی هاست. اما م خمینی (ع)

آتش به اختیار»، مبانی و اصول آن از منظر آموزه‌های دینی


فرمان «آتش به اختیار» از سوی رهبر معظم انقلاب ، فرمانی راهبردی بر اساس مبانی و اصول عقلی و نقلی است. این خلاقیت فرهنگی و خلق مفاهیم جدید برای تبیین و توصیه اهداف فکری و فرهنگی از سوی رهبری، در اصل برای جبهه فرهنگی صادر شده است، اگر چه در حوزه‌های دیگر نیز قابل انطباق و اجراست .نظر به اهمیت این راهبرد ، نویسنده در مطلب حاضر مبانی و قواعد و اصول آن را از منظر قرآن و آموزه‌های دینی بررسی و واکاوی کرده است.

معناشناسی «آتش به اختیار»
«آتش به اختیار» یک اصطلاح ترکیبی است که کاربرد اصلی آن در حوزه نظامی است. در کاربردهای نظامی زمانی که ارتباط خط مقدم با دیگر خطوط به هر دلیلی قطع می‌شود، افراد  درگیر بر اساس اصل اساسی دفاع از خود و سنگر، موظف هستند تا خود زمام امور را به دست گیرند و میدان را مدیریت کرده و به صیانت و دفاع از سنگر پرداخته و دشمن را به هر وسیله‌ای دفع کنند یا از حرکت باز دارند. براین اساس فقدان فرماندهی و یا فقدان ارتباط با فرماندهی، موجب نمی‌شود تا نیروهای میدانی دست از دفاع یا حمله بردارند و منفعل عمل کنند، بلکه باید فرماندهی انتخاب کرده و در صورت عدم وجود چنین حالت و ظرفیتی هر یک از افراد خود به اختیار و اراده از هر راهبرد و سازوکاری برای دفع دشمن و تهدید اقدام کنند.
آتش به معنای هر اقدام برای کشتن دشمن و دفع تهدید است. این اقدام با سلاح سختی چه گرم چون تفنگ و توپخانه یا سرد چون شمشیر و نیزه و سرنیزه یا سلاح نرم با ایجاد خوف و ترس کلامی و حرکتی می‌تواند  انجام گیرد؛ ولی با توجه به اینکه امروزه سلاح گرم، بیشترین کاربرد را دارد، آتش به معنای شلیک گلوله، مصداق غالب است.
مراد از اختیار نیز بهره‌گیری از اراده انسانی و حق انتخاب آزاد برای هرگونه عمل و رفتاری است که بتواند دشمن را دفع یا رفع کند. بنابراین، می‌توان گفت: آتش به اختیار به معنای مدیریت میدان جنگی از سوی یکایک افراد با هرگونه ابزار و سلاح جهت دفع و رفع دشمن و تهدید است.
این فرمان زمانی صادر و یا به کار گرفته می‌شود که میدان جنگ، فاقد فرمانده یا فاقد شرایط و امکان انتخاب جایگزین یا ارتباط با فرمانده یا قرارگاه فرماندهی باشد.
امروز در ارتش‌های جهان، برخی یگان‌های مسلح این اجازه را می‌یابند تا بدون هماهنگی با مرکز فرماندهی به سوی هر جنبده یا شیء و پرنده‌ای آتش بگشایند و آن را نابود کنند. در حقیقت هر تهدید احتمالی را دفع و یا رفع کنند. در چنین شرایطی این نیروها برای حفظ جان خود و جلوگیری از شکست در برابر دشمن براساس توانمندی‌ها، تجربیات، امکانات و موقعیت خاص جغرافیایی که در آن قرار گرفته‌اند، در برابر دشمن که قصد نابودی آنها را دارد، موضع مناسب می‌گیرند و تمام تلاششان را به کار می‌بندند تا در برابر هجوم دشمن شکست نخورند و حتی از توان خود برای غلبه بر خصم استفاده کنند.
این روشی منطقی و معقول است و هیچ کس نمی‌تواند نیروهای نظامی را که در چنین شرایطی به فرمان «آتش به اختیار» عمل کنند سرزنش نماید، بلکه از این جهت باید آنها را سرزنش کرد که در شرایط ایجاد شده قدرت ابتکار و خلاقیت را از دست بدهند و حالت انفعال به خود بگیرند و در نهایت مغلوب دشمن شوند.
در اصطلاحات نظامی آمده  است، زمانی که فرمانده احتمال می‌دهد ارتباطش با سربازانش قطع خواهد شد، او در آخرین فرمان خود به سربازان دستور آتش به اختیار می‌دهد؛ به این ترتیب، شلیک به هر فردی غیر از افراد خودی، به اختیار خود سرباز است و سربازان اجازه  دارند، هرکسی را به گلوله ببندند. پس هرکس در این شرایط بحرانی، باید وظیفه خود را تشخیص داده و به آن عمل کند.
باید توجه داشت، در فرهنگ هر جامعه‌ای گاه از اصطلاحات علوم برای تبیین امور دیگر در علوم و حوزه‌های دیگر استفاده می‌شود؛ چنان‌که واژه آسیب‌شناسی از علوم پزشکی به حوزه‌های علوم  انسانی و اجتماعی آمده و پرکاربرد مورد استفاده قرار گرفته است.
در این راستا رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان، آنها را به تلاش جدی و همه‌جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب اسلامی در دانشگاه توصیه کرده و در ضمن این بحث فرمودند: «من به همه‌ آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: «هرکدام کار کنید؛ مستقل و به ‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار.»(۱۷ خرداد ۱۳۹۶)
ایشان افزودند: «گاهی دستگاه‌های مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی می‌شوند که در این وضعیت، باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، به صورت آتش به اختیار، تصمیم‌گیری و اقدام کنند.»
ایشان در این فرمان، با استعاره گیری از اصطلاحات نظامی برای فعالیت‌های فکری و فرهنگی بر آن است تا فرمانی با مفهوم شناخته شده صادر کند؛ زیرا بهره‌گیری از اصطلاحات شناخته شده با حد و مرزهای مشخص در آن علوم می‌تواند در رسایی مفهوم و مقاصد، بهتر عمل کند؛ چرا که دیگر نیازی به توضیح و تفصیل نیست؛ زیرا شنونده و مخاطب با مراجعه به اصطلاحات علوم به سادگی معنا و مفهوم منتقل شده و چارچوب‌ها و حد و مرزهای آن را درمی‌یابد و با واژه یا کلمه‌ای غیرمانوس و بی‌حد و مرز دچار سرگردانی نمی‌شود.
البته همواره کسانی هستند که به دور از اصول فهم کلام، با اما و اگرها و حاشیه‌ها، بر آن می‌شوند تا این تعریف شناخته شده و با حد و مرزهای مشخص در تعریف اصطلاحی را نادیده گرفته و هوچی‌گری و هیاهو کنند و مقاصد شوم خود را با شبهه‌افکنی و متشابه‌سازی پی‌گیر شوند.
رهبر معظم انقلاب با درک درست از  این جنگ نرم دشمنان و هوچی‌گری دشمنان، بر آن می‌شود تا خود به بازتعریف اصطلاح نظامی در حوزه فرهنگی و فکری بپردازد. از این رو ایشان چند روز بعد در خطبه‌های عید فطر در تبیین مفهوم «آتش به اختیار»، خاطرنشان کردند: آتش به اختیار به معنای «کار فرهنگیِ خودجوش و تمیز» است؛ و به معنای بی‌قانونی و فحاشی و طلبکار کردن مدعیان پوچ‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست… نیروهای انقلابی و دلسوز و علاقه‌مند به حرکت کشور به سمت اهداف والا، بیش از همه باید مراقب حفظ نظم و قوانین و آرامش کشور و جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان باشند.(خطبه‌های نماز عید فطر، ۵ تیر ۱۳۹۶)
پس با این تعریف می‌توان گفت: فرمان آتش به اختیار یعنی زمانی که صدای فرمانده به شما نرسید، آتش به اختیار هستید؛ یعنی اگر دشمن را در مقابل خود دیدید منتظر دستور نباشید و خودتان کار را انجام بدهید. آتش به اختیار یعنی افسران جنگ نرم مؤمن باتقوا و با بصیرت و سرباز واقعی ولایت، هر وقت خطایی دیدند، انحرافی دیدند؛ سهل‌انگاری دیدند، کوتاهی مسئولی را دیدند، با رعایت اصول اخلاقی و مرّ قوانین آن خطا و انحراف و کوتاهی و سهل‌انگاری را به مقامات بالاتر و شخص موردنظر تذکر بدهند و تا پیگیری و حصول نتیجه و رفع مشکل سکوت نکنند.
آتش به اختیار یعنی انجام فریضه امربه‌معروف و نهی از منکر توأم با بصیرت و صبر انقلابی؛ که قطعاً اگر چنین بود ظفر انقلابی و رضای الهی نیز محقق خواهد شد.
آتش به اختیار یعنی مبارزه قاطع و انقلابی با مظاهر انواع فساد و تخلف در عرصه‌های مختلف در چارچوب شرع مقدس و قانون و اخلاق و عرف متعارف و پیگیری تا حصول نتیجه.
آتش به اختیار یعنی اینکه باید به آن حد از بصیرت برسیم که دیگر منتظر نباشیم تا مولایمان خود را برای هر مسئله ریزودرشتی هزینه کند؛ و منتظر نباشیم که در هر مسئله فرعی نظر و مواضع ولایت را بشنویم. باید عمارگونه در مواردی که مولا به دلایلی که فقط خدا و او می‌داند سکوت اختیارکرده طبق رهنمودهای عمارهای ولایت عمل کنیم.
از نظر رهبر انقلاب حوزه فرهنگی نیازمند جهاد فکری و فرهنگی است تا تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی را دفع کند.از نظر ایشان جهاد تنها در مقوله نظامی یا مالی و اقتصادی نیست، بلکه در همه حوزه‌ها کارکرد و مفهوم دارد به شرطی که هدف از جهاد، دشمنان دراین حوزه‌ها باشند که سنگرهایی را فتح کرده یا تهدید می‌کنند. مقام معظم رهبری می‌فرماید: «بنده بیشترِ سنگینی بارم این است که نگاه کنم ببینم کجا شعله‌ جهاد در حال فروکش کردن است و به کمک پروردگار نگذارم»، و در ادامه می‌فرماید: «جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هرگونه تلاش در مقابله با دشمن، می‌تواند جهاد تلقّی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست. چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگِ مسلحانه است که جهاد رزمی نام دارد؛ یک وقت در میدان سیاست است که جهاد سیاسی نامیده می‌شود؛ یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به جهاد فرهنگی تعبیر می‌شود و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن جهاد سازندگی اطلاق می‌گردد» (۲۰/۳/۱۳۷۵، بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله).
پس «آتش به اختیار فرهنگی» نوعی مجاهدت در عرصه فرهنگی علیه دشمنی است که به دنبال شکست در جبهه‌های دیگر در اندیشه فتح فرهنگی است

تبیین مفهوم «آتش به اختیار» در بیانات اخیر رهبر انقلاب




«آتش به اختیار» بودن، حتی در شرایط جنگ نرم، دستوری ثانوی است؛ یعنی تا وقتی قرارگاه مرکزی دستوری دارد که در تشخیص مسائل اصلی و فرعی درست عمل کرده، نوبت به اقدام مستقل و سلیقه های افسران نمیرسد و نخبگان و هسته های فکری، هریک بسته به توانایی و تخصص خود، در صورت خلل و کاستی در دستورات قرارگاه مرکزی می توانند مستقلا اقدام کنند.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ علیرضا محمدی فر
تبیین مفهوم «آتش به اختیار» در بیانات اخیر رهبر انقلابمقام معظم رهبری «حفظه الله» در دیدار جمعی از دانشجویان و تشکل های دانشجویی سخنانی فرمودند و در قسمتی از آن با به کار بردن واژه «آتش به اختیار» بهدانشجویان و هسته های فکری این اختیار عمل را دادند که مستقلا وارد اقدام شوند.
دقت در سخنان رهبری، نشان میدهد که این سخنان، به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی بیان نشده است؛ بلکه «آتش به اختیار» بودن هم برای شرایط خاصی مطرح شده و هم برای افراد خاصی.
در اینجا ابتدا متن سخنان رهبری در این باره نقل، و پس از آن تجزیه و تحلیل می شود تا مراد ایشان روشن شود.
1ـ گزیده ای از متن سخنان رهبری
از وظایف تشکل‌های دانشجویی، تلاش همه‌جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه است. نگویید دیگر نمی‌شود در دانشگاه کار کرد؛ در دانشگاه خیلی می‌شود کار کرد.
همه‌ی هسته‌های فکری و فرهنگی و عملی و جهادی هرکدام کار کنند؛ مستقل؛ آتش به اختیار باشند. البته قرارگاه مرکزی دستور می‌دهد اما چنانکه قرارگاه مرکزی اختلال دارد، شما افسران جنگ نرم، آنجا آتش به اختیارید.
گاهی اوقات احساس می‌شود دستگاه‌های مرکزی فکری و فرهنگی و سیاسی دچار اختلالند و تعطیلند؛ اینکه در وضعیتی که ما این‌همه مسائل مهم فرهنگی در کشور داریم، حالا فرض کنیم فلان آهنگ قبل افطار پخش بشود یا نشود، این می‌شود مسئله‌ی اصلی، نامه‌نگاری می‌کنند؛ این پیداست این دستگاه اختلال پیدا کرده؛ مسئله‌ی اصلی را از فرعی تشخیص نمی‌دهند. وقتی این‌جوری دستگاه‌های مرکزی اختلال دارند، آن‌وقت اینجا شما آتش به اختیارید. (سخنان رهبری در تاریخ: ۹۶/۳/۱۷، در جمع برخی دانشجویان و تشکل های دانشجویی)
2ـ تجزیه و تحلیل سخنان رهبری 
برای پی بردن به مقصود رهبری و اقدام مناسب و بخردانه در جهت تحقق توصیه های ایشان، سعی می شود سخنان ایشان در چند گام تجزیه و تحلیل شود.
الف) زمینه و هدف توصیه رهبری
رجوع به متن سخنان ایشان (ن.ک: همان، پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری) نشان می دهد که:
اولا، کلام ایشان در شرایط و زمینه «جنگ» مطرح شده است. به کار بردن کلید واژگان «مبارزه مستمر نظام اسلامی با نظام سلطه»، «دو قطبی "سلطه‌گر" و "زیر سلطه"»، «مبارزه ادامه‌دارِ نظام اسلامی با نظام سلطه»، «تلاش برخی برای انقلاب زدایی» و «جنگ نرم»، نشان از این دارد که «آتش به اختیار» بودن مخصوص زمان جنگ است. 
ثانیا، هدف از این توصیه «غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاهها» است؛ یعنی از آنجا که جنگ در جهت از میان بردن آرمان  ها، اهداف و ماهیت انقلاب است، مقابله با آن هم باید در جهت غلبه دادن گفتمان انقلاب باشد.
ب) مخاطبان توصیه رهبری
توصیه به «آتش به اختیار» بودن و اقدام مستقل در امور در سخنان رهبری، در مورد «هسته های فکری، فرهنگی و عملی و جهادی» و «افسران جنگ نرم» است، نه افراد جانبی و پیادهنظامان. از اینرو، میتوان گفت که «هستههای فکری» و «افسران» تعبیر دیگری از «خواص»، در برابر «عوام» (پیادهنظامان) است؛ دو اصطلاحی که مقام معظم رهبری در سخنرانیهای متعدد خویش به تبیین آنها پرداختند (به عنوان نمونه، ر.ک: مراسم صبحگاه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)، تاریخ: 23/3/1375؛ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام در سالروز عید سعید مبعث، تاریخ: 2/7/1382).
ج) جایگاه توصیه رهبری
ایشان در قسمتی از توصیه خود میفرماید «همه هسته‌های فکری و فرهنگی و عملی و جهادی هرکدام کار کنند؛ مستقل؛ آتش به اختیار باشند. البته قرارگاه مرکزی دستور می‌دهد اما چنانکه قرارگاه مرکزی اختلال دارد، شما افسران جنگ نرم، آنجا آتش به اختیارید». این سخن نشان میدهد که تا وقتی قرارگاه مرکزی دستور دارد و اختلال در تشخیص او تشخیص داده نشده، آتش به اختیار بودن بی معناست. از اینرو جایگاه «آتش به اختیار» بودن و اقدام مستقل، پس از رتبه دستور قرارگاه مرکزی است. به عبارت دیگر، «آتش به اختیار» بودن یک فرمان ثانوی و اضطراری است، نه اولی و در شرایط عادی. بنابراین، وظیفه اصلی و اوّلی تمام افراد، ابتدا تبعیت از دستور قرارگاه مرکزی است، اما در صورت تشخیص وجود خلل و کاستی در دستور قرارگاه مرکزی، می توان مستقل وارد اقدام شد.
د) اقدام بر اساس مسئولیت و تخصص
رهبری در قسمت دیگری از توصیه خود، میفرماید: «همه هسته‌های فکری و فرهنگی و عملی و جهادی هرکدام کار کنند؛ مستقل؛ آتش به اختیار باشند».
این تفکیک هسته ها به «فکری»، «فرهنگی»، «عملی» و «جهادی»، میتواند در دو حیطه «خواصِ در زمینه های فکری و نظری» و «خواص در زمینه های اجرایی و جهادی» جای گیرد. یعنی برخی هستههای تشکیلاتیِ نخبگان و خواص، در زمینه های نظری و فکری باید برای غلبه تفکر انقلابی تلاش کنند، و برخی از آنان، در زمینههای اجرایی اقدام کنند. به عبارت دیگر، اگر کسی در زمینه فکری، جزو نخبگان و خواص و هستههای فکری است باید در این زمینه رسالت خود را انجام دهد، و اگر کسی در زمینه اجرایی چنین است، باید در همان حیطه اجرایی (نه در زمینه نظری) اقدام کند، و هریک مستقلا حق آتش به اختیار بودن را در زمینه تخصصی خود دارند.
نکته
باید توجه داشت که این هسته های فکری و اجرایی، باید شرایط و مراحلی را در نظر داشته باشند، تا بتوانند اقدام مستقل کنند:
1ـ پس از احراز صلاحیت در تشخیص مسائل اصلی از فرعی، در یک کار عالمانه، مسائل اصلی و فرعی مربوط به حیطه نظری یا اجرایی خود را به تفکیک و به ترتیب اولویت به دست آورند؛
2ـ از دستورات قرارگاه مرکزی درباره مسائل تشخیص داده شده آگاهی کامل داشته باشند؛
3ـ از وجود خلل و کاستی در دستور قرارگاه مرکزی، نسبت به تشخیص امور اصلی از فرعی، آگاه باشند؛
4ـ با برنامه ریزی و عالمانه، مستقلا اقدام به حل مسئله ای کنند که از دید مسئولان قرارگاه مرکزی مخفی مانده است.
جمع بندی و نتیجه گیری
1ـ «آتش به اختیار» بودن، حاکی از قرار داشتن در شرایط حساس «جنگ»ی است و به هدف «غلبه دادن گفتمان انقلاب» تجویز شده است. 
2ـ مخاطبان دستور ویژه «آتش به اختیار»، افسران جنگ نرم و هسته های فکری و اجرایی هستند، نه پیاده نظامان و عموم افراد. 
3ـ «آتش به اختیار» بودن، حتی در شرایط جنگ نرم، دستوری ثانوی است؛ یعنی تا وقتی قرارگاه مرکزی دستوری دارد که در تشخیص مسائل اصلی و فرعی درست عمل کرده، نوبت به اقدام مستقل و سلیقه های افسران نمی رسد.
4ـ نخبگان و هسته های فکری، هریک بسته به توانایی و تخصص خود، با تشخیص صحیح و عالمانه، باید مسائل اصلی و فرعی حیطه فکری و اجرایی خود را تشخیص داده، در صورت خلل و کاستی در دستورات قرارگاه مرکزی، مستقلا اقدام کنند

علی (ع)

آموزه هایی از زندگی امام علی (ع)

در این مقاله می خواهیم به برخی از آموزه های اخلاقی و رفتاری امام علی (ع) بپردازیم
آموزه هایی از زندگی امام علی (ع)

در این مقاله  می خواهیم به برخی از آموزه های اخلاقی و رفتاری امام علی (ع)  بپردازیم.
امام علی علیه السلام در دوران حکومت خویش، افراد مستمند و بی نوا را مورد عنایت قرار می داد. روزی او را مشاهده کردم که بچه های یتیم و بی سرپرست را به دور خود فراخوانده، سفره مناسبی بازکرد و عسل و سایر نیازمندی ها را دور هم چید و لقمه های لذیذ و عسلی در دهان آنان گذاشت و این منظره آن چنان مؤثر و جالب بود که بعضی از یاران گفتند: ای کاش ما هم یتیم بودیم» و این چنین مورد الطاف علی علیه السلام قرار می گرفتیم. 

گذشت امام علی علیه السلام

در بردباری و گذشت، امام علی علیه السلام از همه گوی سبقت را ربوده بود. برای اثبات این گفته، کافی است بالاترین مراتب حلم او را در رفتار با اهل جمل و به ویژه با مروان بن حکم و عبد الله بن زبیر ملاحظه کنیم. او در جنگ جمل بر مروان تسلط پیدا کرد و با آن که این شخص از دشمن ترین مخالفان امام علی علیه السلام بود، اما آن حضرت از وی درگذشت. همچنین آن حضرت بر عبید الله بن زبیر که یکی از سرسخت ترین دشمنانش بود و بر وی آشکارا ناسزا می گفت، دست یافت و او را اسیر کرد؛ ولی وی را مورد عفو قرار داد و به او گفت: «برو! نمی خواهم تو را ببینم» و سخنی بیشتر از این بر زبان نراند. سعید بن عاص نیز پس از واقعه جمل در مکه به دست امام علی علیه السلام گرفتار شد؛ ولی آن حضرت با او سخنی نگفت و از او کناره گرفت و هیچ کس از شرکت کنندگان در جنگ جمل و مردم بصره را مورد مجازات و قهر خود قرار نداد و نماینده آن حضرت در شهر فریاد می زد: «هر کس که از میدان گریخته، تعقیب نمی شود؛ با مجروحان، کاری نیست و هیچ اسیری کشته نخواهد شد و آن کس که سلاح خود را بر زمین گذارد، امان خواهد یافت». و همان شیوه پیامبر صلی الله علیه وآله در فتح مکه را در پیش گرفت.
در جنگ صفین، مردم شام، راه آب را بر او و یارانش بستند و ایشان را از دسترسی به آب بازداشتند؛ اما زمانی که زمام جنگ به دست امام علی علیه السلام و یارانش افتاد، به وی گفتند: آیا آب را بر روی سپاه شام ببندیم؛ همان طور که آنها چنین کردند؟ آن حضرت پاسخ داد: «خیر، سوگند به خداوند! هرگز کردار آنها را در پیش نخواهم گرفت »و پیوسته به سپاهیانش سفارش می کرد کسانی را که از میدان کارزار می گریزند، تعقیب نکنند و مجروحی را به قتل نرسانند.