جریان مباهله نقطه عطفی در تاریخ اسلام محسوب میشود؛ چرا که در آن روز بار دیگر نور اسلام در آفاق هستی درخشیدن گرفت و عالمیان در سال نهم هجرت، حقانیت نبوت پیامبر خاتم صلیالله علیه و آله و منزلت اهلبیت آن حضرت را برای چندمین بار به نظاره نشستند و روز مباهله، بهعنوان یکی دیگر از روزهای جشن و پیروزی و روز دعا و شکرگزاری در تاریخ اسلام ثبت شد. در این نوشتار، به برخی از دستاورد و آموزههای حیاتبخش جریان مباهله میپردازیم:
1- سند حقانیت شیعه
نزول آیه مبارکه مباهله، واضحترین دلیل بر فضیلت و عالیترین مدرک برای حقانیت باورهای شیعه در مورد امامت و خلافت [امام] علی علیهالسلام بعد از رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله میباشد. در این آیه وجود مقدس امیر مؤمنان علی علیهالسلام به منزله جان پیامبر شناخته شده است و این حقیقت غیرقابل انکار - که از منظر تمام دانشمندان شیعه و اهل سنت جای تردید و شبهه در آن وجود ندارد - اثبات میکند که دومین شخص عالم امکان، [امام] علی علیهالسلام است که شایستگی جانشینی حضرت خاتمالانبیاء صلیالله علیه و آله بعد از رحلتش منحصر در شخصیت وی میباشد.
شیخ مفید رحمهالله میفرماید: «خدای متعال در آیه مباهله حکم نموده است که علی علیهالسلام جان رسول خدا صلیالله علیه و آله میباشد و از این حکم معلوم میشود که امیر مؤمنان علی علیهالسلام به بالاترین درجه فضیلت و برتری نائل شده است و با پیامبر صلیالله علیه و آله در کمال و عصمت از گناهان مشترک است.»(1)
این سخن شیخ مفید برگرفته از حدیث معروف مساوات است. اهل سنت این حدیث را از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نقل میکنند که فرمودند: «من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه والی نوح فی تقواه وفهمه و الی ابراهیم فی حلمه و الی یحیی بن زکریا فی زهده والی موسی فی هیبته والی عیسی فی عبادته فلینظر الی علی بن ابی طالب؛(2) هر کس میخواهد علم حضرت آدم و تقوا و فهم حضرت نوح و حلم حضرت ابراهیم و زهد حضرت یحیی و هیبت حضرت موسی و عبادت حضرت عیسی را ببیند، به علی بن ابی طالب بنگرد.
نزول آیه مبارکه مباهله، واضحترین دلیل بر فضیلت و عالیترین مدرک برای حقانیت باورهای شیعه در مورد امامت و خلافت [امام] علی علیهالسلام بعد از رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله میباشد. بر اساس این روایت، وجود امیر مؤمنان علی علیهالسلام با تمام پیامبران الهی مساوی است.
علامه بزرگوار استاد محمدتقی جعفری در این زمینه مینویسد: «روایاتی متنوع در منابع اولیه اسلام، مخصوصاً حدیث مقدس «مساوات امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهالسلام با رسولان الهی در امتیازاتی که خداوند سبحان به آنان عطا فرموده است»، به اضافه آیه مباهله که علی بن ابی طالب علیهالسلام در آن نفس رسول اعظم صلیالله علیه و آله منظور شده است، با کمال وضوح اثبات میکنند که علی علیهالسلام آن بزرگ بزرگان و آن یگانه نسخه انسان کامل - که پس از وجود نازنین محمد مصطفی صلیالله علیه و آله نظیر او به عرصه هستی گام نگذاشته است - تجلیگاه نمونه همه امتیازات والای پیشوایان معصوم علیهمالسلام میباشد.»(3)

در یکی از گفتگوهای امام رضا علیهالسلام با مأمون، آمده است که مأمون از حضرت رضا علیهالسلام پرسید: شما چه دلیلی بر خلافت جدتان علی بن ابی طالب بعد از رسول خدا صلیالله علیه و آله دارید؟! امام رضا علیهالسلام فرمودند: «آیه انفسنا؛ آیه مباهله».
شخصیتشناس پرتلاش، علامه سید علیاصغر بروجردی، در کتاب طرائف المقال در توضیح سخن امام رضا علیهالسلام مینویسد: بدون تردید در صحنه مباهله به غیر از اصحاب کساء هیچکس دیگر از مسلمانان حضور نداشت و اگر به غیر از علی علیهالسلام مرد بافضیلت دیگری - که بهاندازه او در نزد رسول گرامی اسلام موقعیت و منزلت والایی کسب کرده بود - وجود داشت، هیچگاه پیامبر صلیالله علیه و آله علی علیهالسلام را به جای او گزینش نمیکرد و یا حداقل به همراه [امام] علی علیهالسلام او را نیز میآورد؛ اما آیه مباهله و شأن نزول آن گواهی میدهد که [امام] علی علیهالسلام شایستهترین و بافضیلتترین فرد در میان یاران پیامبر صلیالله علیه و آله بود.
سخن رسول گرامی اسلام در روز مباهله شاهد دیگری بر این مدعاست. آن حضرت هنگام مباهله با نصارای نجران با اشاره به [امام] علی علیهالسلام فرمود: «اللهم هذا نفسی وهو عندی عدل نفسی؛(4) پروردگارا این [علی] جان من است و او در نزد من معادل نفس من است».
برای همین بود که امیر مؤمنان علی علیهالسلام در اوج مظلومیت خویش در ماجرای شورای خلافت، خطاب به اهل شورا با آیه مباهله احتجاج نمود. ابن حجر هیثمی از محدثان اهل سنت کلام [امام] علی علیهالسلام، خطاب به اهل شورا را چنین نقل میکند: «انشدکم الله هل فیکم احد جعله الله نفس النبی، وابناءه ابناءه، ونساءه نسائه، غیری؛(5) شما را به خدا قسم میدهم، آیا به غیر از من در میان شما کسی هست که خداوند او را جان پیامبر و فرزندانش را فرزندان پیامبر و زنانش را زنان پیامبر قرار داده باشد؟!» همه یکصدا گفتند: نه؛ به غیر از تو چنین فردی را سراغ نداریم.
ابن حماد شاعر پرشور و متعهد قرن چهارم هجری در ضمن اشعاری علی علیهالسلام را با آیه مباهله ستوده، میگوید:
سماه رب العرش نفس محمد
یوم البهال وذاک ما لا یدفع(6)
«پروردگار عرش، در روز مباهله، علی علیهالسلام را جان محمد نامید و این واقعیتی انکارناپذیر است».
بازگشت به موضوعات مقاله
2- جلوهای از عزت اسلام
ماجرای مباهله موجب شد تا عظمت و حقانیت اسلام بر تمامی مردم اثبات شده و صداقت گفتار رسول اکرم صلیالله علیه و آله و ادعاهای وحیانی آن حضرت بیش از گذشته آشکار گردد. این واقعه یکی دیگر از دلایل نبوت و کرامتهای آن حضرت به شمار میآید. بیتردید مباهله، در تقویت ایمان مسلمانان و تضعیف روحیه منافقان و مخالفان تأثیری بسزا داشته است.
بازگشت به موضوعات مقاله
3- دلیلی بر فضیلت اهلبیت علیهمالسلام
این آیه محکمترین دلیل بر عظمت و فضیلت اهلبیت علیهمالسلام میباشد. از دانشمندان اهل سنت، ابوالقاسم جار الله زمخشری صاحب تفسیر معروف کشاف مینویسد:
«وفیه دلیل لاشی ء اقوی منه علی فضل اصحاب الکساء علیهمالسلام وفیه برهان واضح علی صحة نبوة النبی صلیالله علیه و آله لانه لم یرو احد من موافق ولا مخالف انهم اجابوا الی ذلک؛(7) در این آیه قویترین دلیل بر برتری اصحاب کساء علیهمالسلام وجود دارد و در آن دلیل روشنی بر صحت پیامبری پیامبر صلیالله علیه و آله است؛ چون هیچیک از مخالف و موافق روایت نکرده است که مسیحیان نجران مباهله (با پیامبر صلیالله علیه و آله) را پذیرفته باشند».
مسلم نیشابوری، عالم دیگر اهل سنت نیز در صحیح خود، در مورد شأن نزول این آیه که فضیلت و منقبتی دیگر را برای اهلبیت علیهمالسلام رقم زده است میگوید: هنگامی که آیه مباهله نازل شد، رسول خدا صلیالله علیه و آله علی و فاطمه و حسنین علیهمالسلام را دعوت کرد و فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی؛ پروردگارا! اینان اهل [بیت] من هستند.»(8)
شیخ مفید این گفته را چنین تکمیل نموده: «مباهله فضیلتی استثنائی برای اهلبیت علیهمالسلام میباشد که هیچکس از امت اسلام در این فضیلت با آنان شریک نیست و همانند آنان نمیتواند باشد.(9)
ماجرای مباهله موجب شد تا عظمت و حقانیت اسلام بر تمامی مردم اثبات شده و صداقت گفتار رسول اکرم صلیالله علیه و آله و ادعاهای وحیانی آن حضرت بیش از گذشته آشکار گردد.
بازگشت به موضوعات مقاله
4- آشکار شدن ذلت دشمنان اسلام
ماجرای مباهله نشان داد که هر کس به هر عنوان با دین اسلام مخالفت نماید، دچار شکست و ذلت ابدی خواهد شد؛ و سرنوشت انسانهای لجوج و خودخواه که به هر بهانهای از پذیرش حق و منطق صحیح سرباز میزنند، همانند نصارای نجران با خذلان و خواری توأم خواهد شد که وعده الهی حق است و پیروزی حق بر باطل از سنتهای تغییرناپذیر اوست. آنان آنچنان از عظمت روحی و معنوی پیامبر صلیالله علیه و آله مرعوب شده بودند که بدون لحظهای درنگ از مباهله دست کشیده و در کوتاهترین مدت به خواستههای پیامبر صلیالله علیه و آله تن دادند و این مصداق همان آیه شریفه است که میفرماید: «سالقی فی قلوب الذین کفروا الرعب»(10)؛ «به زودی در دلهای کافران ترس و وحشت میافکنم.» به همین جهت آنان هنگامی که چهرههای مصمم و با اراده پیامبر صلیالله علیه و آله و همراهان را مشاهده کردند که چگونه به سوی محل مباهله قدمهای راسخ برمیدارند، اسقف نجران اظهار داشت: «یا معشر النصاری انی لاری وجوها لوسالوا الله ان یزیل جبلا من مکانه لازاله بها فلا تباهلوا فتهلکوا؛(11) ای گروه نصارا! من چهرههایی را [که ایمان در سیمایشان موج میزند] مشاهده میکنم که اگر آنان از خداوند بخواهند که کوهی را از مکانش بردارد سریعاً اجابت خواهد کرد. هرگز مباهله نکنید که نابود خواهید شد».
بازگشت به موضوعات مقاله
5- روز خجسته و مبارک
شکوه و عظمت حادثه مباهله آن روز تاریخی را بهعنوان یکی از ماندگارترین روزهای تاریخ اسلام قرار داد و آن روز بهعنوان روز جشن و شادی و شکرگزاری به درگاه حق و بهعنوان یادآور عظمت اصحاب کساء در حافظه تاریخ ثبت شد. به همین جهت در روز 24 ذیالحجه، همانند عید غدیر آداب ویژهای منظور شده است که برخی از اعمال آن روز عبارت است از:
1. روزه گرفتن 2. غسل روز مباهله 3. به جای آوردن نماز مباهله 4. خواندن دعای آن روز 5. تصدق بر فقرا، بهعنوان شکرگزاری 6. قرائت زیارت جامعه که جلوههایی از عظمت اهلبیت علیهمالسلام را بیان میکند.
بازگشت به موضوعات مقاله
6- تثبیت جایگاه اهلبیت علیهمالسلام
واقعه مباهله موقعیت اهلبیت علیهمالسلام را در جامعه بهویژه در میان اندیشمندان مسلمان آنچنان استحکام بخشید که حتی تندروترین مخالفین آن بزرگواران نتوانستهاند از ذکر آن خودداری کنند و خداوند متعال به این وسیله حق را در زبان و قلم آنان جاری نموده است.
فخرالدین رازی صاحب تفسیر مفاتیح الغیب که در شبهه افکنی و تشکیک مواضع و باورهای کلامی شیعه گوی سبقت را از دیگران ربوده و هیچ موردی را در مسئله امامت بدون نقض رد نشده، هنگامی که به آیه مباهله میرسد حقیقت را چنین اظهار میدارد: رسول خدا صلیالله علیه و آله زمانی که به محل مباهله میآمد عبائی بافته شده از موی سیاه در بر کرده و حسین را بغل کرده و دست حسن را گرفته و فاطمه و علی علیهماالسلام نیز از پشت سر آن حضرت میآمدند. در همان حال پیامبر به آنها سفارش کرد: «هنگامی که دست به نفرین بلند کردم شما آمین بگویید.» سپس پیامبر در همان نقطه مباهله، حسن و حسین و علی و فاطمه علیهمالسلام را در زیر عبای خود گردآورده و آیه تطهیر را قرائت کرد و به این ترتیب اهلبیت خود را نیز معرفی نموده و عظمت و منزلت آنان را شناساند.
فخر رازی بعد از نقل این روایت میگوید: بهاتفاق اهل حدیث و تفسیر این روایت صحیح است و هیچگونه تردیدی در صدور آن وجود ندارد.
او در ادامه میافزاید: همچنین این آیه دلالت میکند که حسن و حسین پسران رسول خدا صلیالله علیه و آله هستند.(12)
بازگشت به موضوعات مقاله
7- تداوم سنتهای پیامبران پیشین
مباهله همانند بسیاری از احکام و دستورات شریعت اسلام ادامه ادیان توحیدی پیشین میباشد. به همین جهت این سنت آسمانی و حرکت معنوی برای پیروان ادیان گذشته کاملاً آشنا بود. همانطوری که ابوحارثه - اسقف بزرگ هیئت اعزامی - هنگام مشاهده پیامبر و همراهان در محل مباهله به دوستانش گفت: به خدا سوگند! او همانند پیامبران الهی به مباهله نشسته است.(13)
بازگشت به موضوعات مقاله
8- شیوه مقابله با مخالفین
مباهله اهلبیت علیهمالسلام، به مسلمانان آموخت که هرگاه مخالفین با منطق و دلیل قانعکننده به سوی صراط مستقیم هدایت نشدند و آنان به لجاجت پرداخته و از پذیرش حق امتناع ورزیدند با مباهله به مقابله برخیزند و در برابر دشمنان عنود، خود را عاجز و درمانده نشان ندهند. به همین سبب این شیوه در میان مسلمانان رایج بود.
هنگامی که در بامداد روز عاشورا یکی از دشمنان امام حسین علیهالسلام به نام یزید بن مقعل به صحنه نبرد آمد، بریر از سوی امام مأمور مقابله با وی شد. او خطاب به بریر گفت: ای بریر بن خضیر، کار خدا را چگونه میبینی؟ بریر گفت: به خدا سوگند برای من خوب است اما برای تو بد!
- چرا دروغ گفتی، تو که در گذشته دروغگو نبودی، آیا به یاد داری که از عثمان بد میگفتی و معاویه را، گمراه و گمراهکننده میدانستی؟! و علی بن ابی طالب را امام برحق میشمردی؟!
- آری شهادت میدهم که عقیده من همان است و گواهی میدهم که تو از گمراهان هستی، آیا حاضری در این زمینه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگو قرار دهیم و قبل از مبارزه از خدا بخواهیم که آنکه حق است فرد گمراه و دروغگو را بکشد؟! هنگامی که یزید بن مقعل مباهله را پذیرفت آنان در پیشگاه دو لشگر به مباهله پرداخته و دست به نفرین برداشتند. سپس مبارزه را آغاز کردند، بعد از اندکی زدوخورد بریر بن خضیر که با ارادهای آهنین و ایمانی راسخ به دفاع از حضرت سیدالشهدا علیهالسلام قیام کرده بود با ضربت شمشیر خویش به یزید بن مقعل پیروز شده و او را به خاک مذلت نشاند.
مباهله نهتنها در صحنههای مبارزات اعتقادی و اصول دین کاربرد دارد بلکه در فروعات فقهی نیز بابی به همین نام وضع شده است که مربوط به اختلافات و مشکلات خانوادگی است.
این نوع مباهله که مورد بحث فقهای اسلامی میباشد در متون فقهی به نام باب «لعان» معروف است. اساساً مباهله نوعی نفرین طرفینی است و این گذشته از اینکه در سطح عمومی با غیرمسلمانان انجام میشود. در مسائل خصوصی و خانوادگی نیز اگر کار به منازعه و مشاجره بکشد یکی از راهکارهای آن مباهله میباشد. هنگامی که مردی همسر خویش را به عمل نامشروع متهم کند و یا بخواهد فرزندی را از خودش نفی کند از مباهله و ملاعنه استفاده میشود. مبنای این نوع مباهله در آیات 6 تا 10 سوره نور است و شرایط و کیفیت آن نیز در منابع فقهی آمده است.
بازگشت به موضوعات مقاله
پینوشت:
1- شیخ مفید، ارشاد، ج 1، ص 170.
2- ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج 42، ص 313؛ الریاض النضره، ج 2، ص 218؛ قوشچی، شرح تجرید، ص 338؛ و از منابع شیعه، فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص 128.
3- طرحهای آموزشی نهجالبلاغه، ص 11.
4- تفسیر امام عسکری، ص 660؛ الامام علی علیهالسلام ص 285.
5- الصوائق المحرقه، ص 93.
6- مناقب آل ابی طالب، ج 2، ص 145.
7- تفسیر کشاف، ج 1، ص 433.
8- صحیح مسلم، باب فضائل الصحابه.
9- ارشاد، ج 1، ص 158.
10- انفال/12.
11- تفسیر فخر رازی، ذیل آیه مباهله (آلعمران/61).
12- تفسیر فخر رازی، ذیل آیه (آلعمران/61).
13- تفسیر مجمعالبیان، ذیل آیه مباهله.